دانانیوز: اولین نوع سرمایه هر کشوری که باعث اقتدار و در واقع جاری شدن قدرت به مفهوم علمی آن میشود «سرمایه طبیعی» که متشکل از منابع طبیعی و عرصههای زیست محیطی و از طرفی سرمایههای زیستی آن است.
به گزارش گروه محیط زیست و توسعه پایدار دانانیوز، دکتر محمدرضا شیرزادی، عضو هیئت مدیره شرکت شهرکهای کشاورزی طی مصاحبه ای با اشاره به سیر تحول و تطور مدیریت و پیشرفت جهان و مفهوم اقتصادی سرمایه گفت: در تشریح “سرمایه” میتوانیم آن را به چندین بخش عمده تقسیم کنیم که اولین نوع سرمایه هر کشوری که باعث اقتدار و در واقع جاری شدن قدرت به مفهوم علمی آن میشود «سرمایه طبیعی» که متشکل از منابع طبیعی و عرصههای زیست محیطی و از طرفی سرمایههای زیستی آن است،
و دومین گروه مراتب سرمایه، «سرمایه فیزیکی» هستند که شامل ساختمانها، تجهیزات و لوازم و دیگر آلات و ادواتی هستند که بهعنوان ابزار و تسهیل امور میتوان از آنها در افزایش بهرهوری و عملیات، که بهعنوان اساسیترین و مهمترین سرمایه و همچنین رابطه بین مفاهیم انتزاعی و عملی در صنعت؛ من جمله صنعت کشاورزی استفاده میشوند، نام برد.
دکتر محمدرضا شیرزادی با تاکید بر کنشها و واکنشهای اکتسابی و تثبیت شده در درون هر جامعه اظهار داشت: سومین نوع سرمایه «سرمایه روانشناختی» و یا بهعبارتی روانشناسی شناختی و یا تربیتی جوامع است، که میتوان بهعنوان تربیت و نهادینه شدن (نون نهادینه را با کسره بخوانید) عادتها و رفتارهایی اشاره نمود که ارتباط مستقیمی با ژنها، جبر جغرافیایی، آداپتاسیون زیستی و کلیماتولوژی و محیط زیست دارد و البته شاکله رفتاری در گونههای مختلف زیستی را در اکوسیستم، زیست بوم خاصی را مدنظر دارد که در این زمینه شاهد رفتارها و عکسالعملهای خاص و تعریف شدهای در گونههای همسان و یا نزدیک به هم هستیم. یعنی کنشها و واکنشهای اکتسابی و تثبیت شده در درون جامعه موردنظر خواهد بود.
عضو هیئت مدیره شهرکهای کشاورزی در ادامه گفت: «سرمایه فرهنگی» نوع دیگری از سرمایه محسوب میشود که در این بخش شاهد رفتارهای خاص اجتماعی یا جمعی بوده و بایدها و نبایدهای هنجاری اجتماعی را به تصویر کشیده می شود که نقش مکمل و هدایتگر اینها در نهایت «سرمایه اجتماعی» است که از سه مؤلفه «مشارکت»، «همدلی» و «اعتماد» در جوامع
مختلف شکل گرفته و در صورت توجه ویژه به آن می تواند با گذشت زمان پویا و رشد یافته شود.
دکتر محمدرضا شیرزادی در پایان مصاحبه رشد و توسعه متناسب با وضعیت اجتماعی و سیستماتیک را ضرورتی مهم وانکارناپذیر بیان نموده و گفت: به جهت عدم استفاده صحیح از آبخوانهای کشور و شرایط تغییرات اقلیمی جهانی، متأسفانه اتلاف منابع و سرمایههای قسمت پایینی هرم که همان سرمایههای طبیعی و عرصههای زیستی است، اتفاق افتاده و ما هم برنامهریزی و مدیریت بحران نکرده و صرفاً به آموزش علمی و آکادمیک اکتفا نمودهایم لذا باید با یک گردش درست روش را اصلاح و فوراً به روشهای تحت کنترل برگردیم تا ضمن حفظ منابع پایه و اساسی، مجبور به آموزش و استفاده از روشهای تحت کنترل بشویم و متعاقب آن تجهیزات و سازهها، تولید انبوه خواهند شد، تولید افزایش یافته، سرمایهگذاران بیشتری به این سمت میآیند تا جایی که همه کشاورزان سعی میکنند از دانش جدید استفاده کرده و با رعایت صرفه و صلاح، به کار تولید بپردازند. در تجزیه و تحلیل سیستمها حتماً باید از انتهای سیستم شروع کرد و شرایط ایدهآل را تصویرسازی (Imagination) کنیم و بعد به سمت تنظیم برنامه رفته و ابزارهای درستی را در فرآیند و روند جریان کارها، استقرار دهیم.