دانانیوز: ویژگی های فرهنگ یکی از مهم ترین موضوعاتی هستند که در بین فعالان و فارغ التحصیلان و اساتید حوزه های علوم اجتماعی، جامعه شناسی، علوم ارتباطات، مردم شناسی و روانشناسی بسیار مهم است.
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه دانانیوز، علی ذوالفقار، پژوهشگر هنر و ارتباطات؛ در یادداشتی که در موضوع “گذری بر چیستی فرهنگ و بایدها یا نبایدهای آن” چنین آورده است: بارها و بارها واژه فرهنگ را شنیده و آن را به کار بردیم، فرهنگ ایرانی، فرهنگ خانواده، فرهنگ شهری، فرهنگ روستایی، فرهنگ اروپایی، انقلاب فرهنگی، جهان فرهنگی، مهندسی فرهنگ، تحولات و فرهنگ شهرت و… این واژه ها از جمله واژگانی است که از طریق رسانه ها، کتاب ها و گفتگوی های روزانه با آنها آشنا شدیم و یا به کار برده ایم
اما آنچه که در این زمان میخواهم از آن صحبت کنم آن است که بدانیم فرهنگ، فرهنگ است آنچنان که باید! حتی میتوانم به نباید های فرهنگ هم اشاره کنم.
قبل از هر چیز، معنا و ریشه لغوی این واژه را به زبان ساده مورد بررسی قرار می دهیم؛ این واژه مرکب از دو جز «فر»
و «هنگ» تشکیل شده است، «فر» پیشوندی است که در معنای جلو، بالا، پیش، در فرهنگ فارسی معین و حتی لغت نامه دهخدا به آن اشاره شده است.
به واژه «هنگ» با معنی کشیدن، سنگینی و وزن در این دو کتاب مرجع معنای لغات اشاره شده است.
حال آنکه در زبان فارسی ترجمه ای که از واژه ترکیبی Culture
به میان آمده به معنای،آداب و رسوم، دانش ارجاعی، هنر، تربیت و ادب است.
ویژگی های فرهنگ یکی از مهم ترین موضوعاتی هستند که در بین فعالان و فارغ التحصیلان و اساتید حوزه های علوم اجتماعی، جامعه شناسی، علوم ارتباطات، مردم شناسی و روانشناسی بسیار مهم است چراکه معنا بخشی و ارزش آفرینی فرهنگ، بیانگر معنا و مفهوم و روش ها و سبک زندگی انسان هاست، فرهنگ، همانند روح در کالبد پدیده ها و عناصر جهان فرهنگی، جاری است وبه آنها معنا و جهت می دهد، روح سرزنده و متعالی نشاط و شادابی را در بدن ایجاد می کند.
میراث جمعی بودن فرهنگ میراث اجتماعی است که توسط افراد یک گروه یا جامعه و کنش ها و تعاملات آنها باهم به وجود می آید و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
زمان مندی و مکان مندی فرهنگ، پدیده ای زمان مند و مکان مند است و سبک و روش زندگی مردم هر جامعه، در هر زمان و هر مکان با هر شیوه زندگی مردمان دیگر در مکان ها و زمان های دیگر شباهت ها و تفاوت های قابل توجه دارد، بنابراین فرهنگ هر ملت، خاص خود آنهاست.
نظام مند بودن بودن : فرهنگ، یک کل به هم پیوسته و منسجم است و عناصر و اجزای آن هم بر هم تاثیر گذاشته و از هم تاثیر میپذیرند.
پدیده ی تاریخی بودن فرهنگ است که از انباشت تدریجی تجربه های افراد یک گروه در طول زمان شکل گرفته است، فرهنگ هر جامعه ریشه در تاریخ آن جامعه دارد و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. بنابراین کنش های موردی زودگذر، کنش های فرهنگی نیست.
اکتسابی بودن فرهنگ، پدیده ای آموختنی و اکتسابی است که در طول زندگی، از بدو تولد تا پایان عمر، از طریق نهاد های رسمی و غیررسمی آموزشی و تربیتی از منابع بشری و وحیانی توسط افراد کسب میشود. درعصر حاضر علاوه بر نهاد های مذکور، رسانه ها و شبکه های مجازی نیز در تولید و انتقال فرهنگ، نقش اساسی ایفا می کند.
تحول پذیر بودن فرهنگ، یکی از ویژگی های مهم آن است که همچون دیگر موجودات زنده و به عنوان یک پدیده انسانی دچار تحول و تغییر میشود بدین دلیل فرهنگ، رشد، تعالی، فراز و فرود دارد،پویایی دارد، زوال دارد، و این در تمام جهان و در تمام فرهنگ های جهانی قابل رویت و بررسی است.
و در پایان اشاره میکنم به اشعاری چند از حکیم ابوالقاسم فردوسی که به نحو احسن اهمیت و نقش فرهنگ را با زبان ادبیات و بهره گیری از صنایع ادبی بیان کرده است ؛
ز دانا بپرسید پس دادگر
که فرهنگ بهتر بُود یا گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمون
که فرهنگ باشد ز گوهر فزون
که فرهنگ آرایش جان بُود
سخن گفتن از گوهر آسان بُود
گهر بی هنر زار و خوار است و سست
به فرهنگ باشد روان تندرست
✍️پژوهشگر هنر و ارتباطات؛ علی ذوالفقار